معنی آنزیمی گوارشی

حل جدول

آنزیمی گوارشی

دیاستاز


آنزیمی در بزاق

آمیلاز


بیماری گوارشی

واریس مری، هپاتیت


انگل گوارشی

کرمک ، کرم کدو، آسکاریس، تنیا

تریشین


انگلی گوارشی

تریشین

تنیا


کرم گوارشی

آسکاریس

لغت نامه دهخدا

گوارشی

گوارشی. [گ ُ رِ] (ص نسبی) منسوب به گوارش.
- جانوران گوارشی، ساختمان بدن آنهامانند هیدر است ولی غدد تناسلی ندارند. در انتهای بدن آنها دهانشان قرار دارد که دور آن شاخکها قرار دارد. شاخکها ساده یا منشعبند و یا انتهای آنها مانند چماقی گرد است که نماتوسیستها در آن محل جمع گردیده اند. (از جانورشناسی عمومی مصطفی فاطمی ج 1 ص 206).

فارسی به عربی

واژه پیشنهادی

آنزیمی در بزاق

امیلاز

امیلاز


از بیماری های گوارشی

سوءجذب گوارشی گرمسیری


عضو گوارشی

روده هم میشه

مری، معده

معادل ابجد

آنزیمی گوارشی

655

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری